ترجیع‌بند، برگرفته از سرود خاطره‌انگیز «آتش، شعله برکش» تقدیم به همه قیام‌آفرینان آتش‌افروزی که بر شبانه‌ی ظلم و ستم شعله می‌کشند

سینه پر از داغ شده
طاقت‌مان طاق شده   
بر دهن یاوه‌ی تو
مشت چه مشتاق شده
خشم من و عکس تو را
شعله فقط چاره شده
صاعقه‌ها را چک کنی
سنگ که خمپاره شده

همچون تندر سرکش
آتش شعله برکش
شعله دم‌فرو‌مکش

وقت سحر وقت اذان
شهر تماما نگران
حکم ولی لغو نشد
باز هم اعدام جوان
روی پدر زرد شده
آینه‌ی درد شده
مادر ما خون جگر و
خانه‌ی او سرد شده

چون توفان برپا
آتش شعله برکش
شعله دم‌فرو‌مکش

میان مترو و خروش دختری‌ که
به زیر می کشد تو را از این اریکه
پسر که سینه‌ را سپر نمود و جان داد
و شیو‌ه‌ی شکست تو را نشان داد
به منبری نشسته‌ای که سخت سست است
رسید روز مرگت و این درست است

چون توفان برپا
آتش شعله برکش
شعله دم‌فرو‌مکش