گل‌گلاب

دقیق که نگاه کنی کشور و ملت ایران کمتر از فلسطینی ها درگیر فاجعه و ابربحران نیستند و در مواردی وضعشون بسیار بدتر هست:

ابربحران اِشغال و تغییر بافت جمعیتی توسط افغانی و عراقی و...

بحران تخریب زیرساخت ها و استهلاک صنایع و ناترازی سوخت و انرژی.

بحران فرار و مهاجرت نخبگان و توانمندان و متخصصان.

بحران نابودی منابع طبیعی و جنگل و رودخانه و دریاچه و سفره های آب زیرزمینی و خشکسالی.

بحران هجوم دشمن خارجی و جنگ و ویرانی.

ابربحران عدم توانایی پاسخگویی همسطح به تجاوزات خارجی.

بحران دشمن تراشی دائم با تمامی همسایگان و قدرت ها.

ابربحران مشروعیت ، انتخابات حداقلی و مهندسی شده و گسست ارتباط میان ملت و حکومت.

بحران دخالت های آشکار و خانمانسوز روسیه در تصمیمات کلان مملکت.

بحران تورم و رکود و سقوط ارزش پول ملی و خروج سرمایه و...

چند ماهی هست که کل رسانه های حکومتی جمهوری اسلامی در تمام سطوح در اختیار وقایع فلسطین و اخبار و تحلیل های آن هست.

قبل از آن هم تمامی امکانات در اختیار حوثی های یمن بود و کلا سال هاست برای جمهوری اسلامی در تمامی سطوح موضوعات‌ خارجی و منافع محور مقاومت بر موضوعات داخلی و دردهای ملت ارجحیت داره.

از ابتدای هفته گذشته تمامی شبکه های صدا و سیما در خدمت بحث فلسطین و روز قدس هست.

امروز جمعه ۱۷فرودین از صبح علی طلوع تمامی شبکه ها درحال پخش مستقیم برنامه درباره فلسطین و تشویق ملت به حضور در راهپیمایی روز قدس بودند و سطح شهرها توسط شهرداری و بسیج و نهادهای تبلیغاتی حکومت پر از بنر و تراکت و شعارهای مربوط به فلسطین و روز قدس شده است.

با وجود تمامی این ابربحران های ملی و فراملی که به سرعت درحال نابودی کیان ایران و شرافت ایرانی ها هستند ، هنوز یک پویش و اتحاد و فراخوان و تظاهرات و انتخابات آزاد از طرف حکومت برای درک عمق این فجایع و تلاش برای مقابله و چاره اندیشی برای آن ایجاد نشده است.

اونقدر که برا فلسطین و آرمان هاش از طرف جمهوری اسلامی و نهادهای حکومتی کتاب و مقاله نوشته شده ، یک صدمشو برا ایران و تاریخ و بحران هاش ننوشتن.

اونقدر که برا فلسطین و محور مقاومت سرود و ترانه و فیلم ساختن ، یک هزارمشو برا ایران نساختن.

اونقدر که برا فلسطین و یمن و سوریه هزینه دادن و برا ایران دشمن تراشی کردن ، یک ده هزارمشو برا ایران هزینه نکردن.

اونقدر که به پای منافع جمهوری اسلامی و متحدانش ، ایران آسیب دیده و نیروهاش نابود شده ، یک میلیونیمش برا منافع ایران انجام نشده.

خب نمیشه چندان توقعی از حکومتی داشت که از اول با ملی گرایی ایرانیان و تاریخ باستانی ایران مشکل اساسی و بنیادی داشت و خودشو منجی مستضعفان جهان و دارای رسالت جهانی و جامعه بدون طبقه می دونست و میگفت ما بیش از اینکه ایرانی باشیم ، مسلمان هستیم و منابع ایران متعلق به تمامی مسلمانان و مستضعفان جهان هست و ایرانیان و اموال و منافعشون جزو انفال و اموال ولی مطلقه فقیه و حکومت اسلامی هست.

این حکومت حتی سرود ملی ایران را به نفع خودش مصادره کرده و درواقع سرود ملی فعلی ، سرود جمهوری اسلامی هست و ربطی به ایران نداره و حرفی از ایران و منافع بلند مدت و تاریخش داخل سرود زده نمیشه.

اگر درطول این سال ها انتخابات و فراخوان و تظاهراتی مثل ۲۲بهمن برگذار میشه ، اون انتخابات حداقلی و تظاهرات هم در راستای منافع جمهوری اسلامی و جهت تایید حمایت اقلیت طرفدار خودش هست و ربطی به ایران و منافع مورد نظر اکثریت ایرانیان نداره.

یه خط شفاف و مشخص توسط حکومت میان ملت کشیده شده و ملت به دو گروه خودی و غیرخودی تقسیم شدن.

حکومت تمامی منابع و منافع مملکت را در اختیار خودی ها و سینه چاکان خودش قرار داده و براش مهم نیست اکثریت غیر همراه و غیر خودی چکار میکنن و آیا از این تقسیم منابع و منافع راضی هستن یا نه.

شکاف و اختلاف عجیب و وحشتناکی بین منافع ایران و منافع جمهوری اسلامی حادث شده.

و سال هاست جمهوری اسلامی در حال ذبح کردن منافع ایران و ایرانی ها به پای منافع آرمانی و متوهمانه و غیرقابل اجرای خودش هست.

ایران داره به پای منافع جمهوری اسلامی سلاخی میشه و دیگه رمق و منابعی برای ایران زمین و ملتش باقی نمونده.

در همین بحران جاری و حمله اسراییل به کنسولگری ایران در دمشق ، حکومت در یک بازی دوسر باخت قرار گرفته.

از طرفی سال ها برای ملت و طرفداران خودش فیگور قدرت میگرفته و لاف میومده که درحال اندوختن قدرت هست و موشک هاش لرزه بر تن ابرقدرت ها انداخته و کسی جرات نداره چپ به ایران نگاه کنه.

از اونطرف در سال های اخیر اسراییل بارها و بارها از خطوط قرمز جمهوری اسلامی و لاف هاش رد شده و حکومت جرات پاسخگویی همسطح به تجاوزات اسراییل را نداشته.

بعد از هر شکست و تحقیر ، پروژه بگیرهای حکومت اومدن میدون و آسمون و ریسمون بافتن و اون شکست و تحقیر را با یک داستان افسانه ای و بهونه های ملانصرالدینی توجیه کردن.

اونم توجیهات غیر قابل راست آزمایی و بدون سند و مدرک...

امروز جمهوری اسلامی مجدد در یک موقعیت شکست دوجانبه قرار گرفته:
اگر به حمله مستقیم اسراییل به کنسولگری و ترور ارشدترین فرماندهان خودش پاسخ نده ، هم اسراییل قدم به قدم جلوتر میاد و جسور تر میشه و هم اندک هوادار باقیمانده حکومت ریزش میکنه.

اگر بخواد جواب همسطح بده پای حامیان اسراییل میاد وسط و دیگه این جنگ قابل جمع شدن و مهار نیست.

جمهوری اسلامی میدونه نه توان جنگیدن با اسراییل و حامیانشو داره ، نه تجهیزات همسطح برای ورود به چنین جنگی ، نه منابع مطمئن برای تامین هزینه های جنگ و نه حمایت ملت و توده ها از چنین جنگ فراگیری را داره.
کلا مشروعیت حداقلی حکومت و ویرانی اقتصاد ایران الان هویدا شده و در میدان عیان است که مردم چقدر حامی سیاست های جمهوری اسلامی هستند و جمهوری اسلامی چقدر قدرت داره.

عقل معاش و عاشق حکومت به جمهوری اسلامی حکم میکنه این شکست را هم زیرسبیلی رد کنه و برا توجیهش افسانه و داستان جعلی بسازه و مثل ماجرای حمله به عین الاسد با اسراییلی ها توافق کنه که برای مهار اعتراض های طرفدارهاش و شعار انتقام و... به یه پایگاه خالی چندتا موشک بزنه و قضیه را فیصله بده.

من بارها و بارها طی سالیان اخیر نوشتم که جمهوری اسلامی مرد مبارزه با اسراییل و متحدهاش نیست و توان چنین کاری را نداره و شعار نابودی اسرایبل مثل اره توی گلوی جمهوری اسلامی گیر کرده.

اگر اره را بیرون بیاره و بیخیال دشمنی با اسراییل و شعار آزادی قدس بشه ، اندک طرفدارهای باقی مانده خودشو از دست میده و مشروعیتش پیش محور خودساخته مقاومت زیر سوال میره.

اگر اره را قورت بده و به جنگ همه جانبه با اسراییل وارد بشه ، شکستش حتمی هست و مطمئن هست که مردم ناراضی ایران قبل از اسراییل و متحدانش تومار جمهوری اسلامی را میپیچن و کار این حکومت مذهبی برا همیشه تموم میشه.

خلاصه اینکه حال و روز ایران اصلا خوب نیست وما در یک موقعیت خاص و خطرناک هستیم.

متاسفانه اکثر ایرانی ها یا بصورت مسالمت آمیز و بدون خون ریزی کاری برا رهایی از این وضع دستشون نیست ، یا خودشونو زدن به بیخیالی و منتظر موعود و منجی خارجی یا آسمانی هستن و یا درحال مهاجرت و فرار از سرزمین مادری و فرار از ترکش های آتی آتش بازی های جمهوری اسلامی هستند.

این سرزمین به سرعت درحال نابودی و سقوط به ته دره هست و متاسفانه همه ما ناظر این سقوط هستیم...